Friday, January 21, 2005

دکتر فريدون ابراهيمی، مردی از تبار بابک



پنجاه و هفتمين سالگرد شهادت دکتر فريدون ابراهيمی، مردی از تبار بابک

حئيدر بابا مرد اوغولار دوغگونان
نامردلرين بورونلارين اوغگونان

دکتر فريدون ابراهيمی در سال 1297 در آستارا در يک خانواده سياسی متولد شد و تحصيلات خود را در رشته حقوق در دانشگاه تهران به پايان برد و در موقع تحصيل با اهالی مطبوعات از جمله شهيد پيشه وری آشنا شد و به همکاری با آنها پرداخت و بعد از تشکيل حکومت ملی آذربايجان در سال 1324 به آن پيوست و به عنوان "وزير دادگستری" انتخاب شد و به خدمت شبانه روزی خود به ملت آذربايجان که آرزويش بود پرداخت تا اينکه قشون جلاد آريائی با حمايت استعمارگران خارجی و دزدان و اوباشان داخلی به عمر حکومت ملی آذربايجان پايان داد و گلهای سرسبد ملت آذربايجان را پرپر کرد و دکتر فريدون ابراهيمی هم بعد از شش ماه شکنجه در روز جمعه 1/3/1326 در جلو "باغ گلستان" شهيد شد و مزار او در قبرستان اماميه تبريز زيارتگه عاشقان آذربايجان و دوستداران حکومت ملی آذربايجان می باشد

ايستاده بود چون سهند و ساوالان و چون بابک و شيخ محمد خيابانی و به دوردستها چشم دوخته بود به افقهای آزادی که خود برای آن داشت شهيد می شد، اما ديکتاتور آريائی توان ديدن استواری و صلابت اين بزرگ مرد آذربايجان را نداشت و در دل به شجاعت و شهامت و جسارت او غبطه می خورد و از عقده حقارت به خود می پيچيد و در روياهای آريائی خويش غوطه ور بود و به پشتيبانی استعمارگران و روشنفکران باستانگرا و عقده ای در حال بر چيدن بساط دموکراسی و آزادی در آذربايجان بود و بيشترين کينه و دشمنی را هم با بانيان و بنيانگزاران حکومت ملی آذربايجان و رهبران آن داشت چرا که آنها با دفاع جانانه در مطبوعات از حقوق بر حق ملت آذربايجان توانسته بودند تعداد بسياری از مردم عادی را با حقوق خويش آشنا کنند و دشمنان ملت آذربايجان را از دست اندازی به حقوق ملت آذربايجان مايوس کنند، اما ديکتاتور آريائی می خواست آخرين سنگر آزادی را از بين ببرد.

ديکتاتور آريائی اگر چه توانست برای مدتی چراغ آزادی را در آذربايجان کم سو کند اما زودتر از آنکه فکرش را بکند به وسيله فرزندان ملت از مملکت ايران بيرون انداخته شد و در کشورهای مختلف آواره شد و روزگار آورد به سرش آن چيزی که نبايد می آمد، آه مادران داغدار آذربايجان ديکتاتور آريائی را بدبخت کرد! همانطور که "سريه خانيم" گفته بود "روزی جوانان آذربايجان انتقام ما را از شما خواهند گرفت" همين شد و جوانان آذربايجان پيشرو قيامی شدند که حکومت آرياپرستان را بر انداخت

دکتر فريدون ابراهيمی در سلسله مقالاتی با عنوان " آذربايجان سخن می گويد" از شماره 47 تا 61 در روزنامه "آذربايجان" مدنيت و تاريخ ملت آذربايجان را برای نسلهای بعد شناساند و شايد می دانست که اين عنوان بعد از 56 سال برای مانيفيست آزادی خواهی ملت آذربايجان انتخاب خواهد شد و منشور"آذربايجان دانيشير" نام و ياد او را دوباره زنده خواهد کرد چرا که مردان بزرگ چون کوهی هستند که هيچ وقت غبار تاريخ نمی تواند آنها را از بين ببرد و آنها هميشه در دلها زنده اند

شهادت دکتر ابراهيمی سندی بر حقانيت ملت آذربايجان بود و هست و امروزه جوانان و فعالان حرکت ملی آذربايجان بايد برای روز شهادت ايشان بزرگداشتی در خور شان ايشان بگيرند و شجاعت و شهامت او را به ملت آذربايجان بشناسانند او که در راه ملت جان خود را قربانی کرد شايسته نيست مراسمی برای ايشان گرفته نشود حداقل کاری که می توان کرد با يک گل سرخ( نقل است که در روز شهادت کت شلوار سرمه ای پوشيده یود و يک شاخه گل سرخ هم برسينه اش زده بود) بر سر مزارش حاضر شد وبا قرائت فاتحه ای روانش را شاد کرد
ائلخان تورک اوغلو

0 Comments:

Post a Comment

<< Home